بعضی مریضی های وقتی دیر تشخیص داده می شوند دیگر قابل درمان نیستند. اصطلاحاً دکتر ها مریض را جواب می کنند و دیگر امیدی به درمان نیست.

مریضی روحی هم همین طور است. اگر سریع تشخیص داده شود قابل درمان خواهد بود و الا درمان نمی شود.
بزگترین مریضی روحی کفر و نفاق است. کفر و نفاق همان ابتدای راه ، قابل درمان است، لذا خدای متعال آنها را مورد خطاب قرار می دهد و به دین اسلام دعوتشان می کند:

یا أَیُّهَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُم‏ (47-4)
ای اهل کتاب، ایمان بیاورید به آنچه نازل کردیم (قرآن) در حالی که تصدیق کننده آن چیزی است که همراه شماست (تورات و انجیل)

اما اهل کتاب ایمان نیاورند و لجاجت کردند. و قرآن می گوید آنها می دانستند که حق با پیامبر است:

الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (2-146)

کسانی که به آنها کتاب داده بودیم (مسیحیان و یهودیان) می شناختند پیامبر را هم چنان که فرزندان خودشان را می شناختند، و همانا عده ای از اهل کتاب هر آینه پنهان می کردند حق را و حال آنکه می دانستند.

اما این مریضی آن قدر پیشرفت می کند که:

ختَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ (2-7)
مهر زد خدای متعال بر دلها و گوشهایشان. و بر چشمهایشان پرده افکند.

و نتیجه اش این خواهد شد که :

إنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُون‏ (6-2)

همانا کسانی که کفر ورزیدند فرقی نمی کند که انذارشان بدهی، یا انذارشان ندهی. ایمان نمی آورند.

ما هم ممکن است در مراحل پایین تر دچار همین پیشرفت مریضی باشیم. کار برایمان به جایی برسد که خدای متعال رهایمان کند.
در اخلاق، ایمان، اعتقادات و ...
کسی که مال حرام می خورد اولش کمی وجدانش آزرده می شود ولی بعد...
کسی که غیبت می کند اولش کمی ناراحت می شود ولی بعد...
کسی که عصبانی است و از روی لجاجت و نامردی ظلمی می کند اولش شک دارد ولی بعد ...