جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

وفا

بیا که بر سر آنم که پیشِ پای تو میرم
ازین چه خوش ترم ای جان که من برای تو میرم

ز دستِ هجرِ تو جان می برم به حسرتِ روزی
که تو ز راه بیایی و من به پای تو میرم

بسوخت مردمِ بیگانه را به حالتِ من دل
چنین که پیشِ دلِ دیرآشنای تو میرم

ز پا فتادم و در سر هوای روی تو دارم
مرا بکشتی و من دست بر دعای تو میرم

بکن هر آنچه توانی جفا به سایه بی دل
مرا ز عشقِ تو این بس که در وفای تو میرم

شعر: هوشنگ ابتهاج (سایه)

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

عروس حضرت قرآن

عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد
که دار الملک ایمان را مجرد بیند از غوغا
عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی
که از خورشید جز گرمی، نبیند چشم نابینا

سنایی

۱ نظر
سید محمد حسینی یزدی

عشق یعنی انقلاب فاطمه - شعر زیبای از محمود کریمی

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

گنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد

گنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد

گنبد امام رضا علیه السلام

خانه های آن کسانی می خورد در بیشتر

که به سائل می دهند از هرچه بهتر، بیشتر

عرض حاجت می کنم آنجا که صاحب خانه اش

پاسخ یک می دهد با ده برابر بیشتر

گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم

راه می پویم نه با پا؛ بلکه با سر بیشتر

زیر دِین چهارده معصومم اما گردنم

زیر دِین حضرت موسی بن جعفر بیشتر

گردنم در زیر دینِ آن امامی هست که

داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی که فداکِ گفتنش رو به قم است

با سلامش می کند قم را معطر، بیشتر

قم، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین

همچنین از آسمان دارد چِل اختر بیشتر

قصد این بارِ قصیده از برادر گفتن است

ورنه می گفتم از این معصومه خواهر بیشتر

من برایش مصرعی می گویم و رد می شوم

لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم

بودنم را می کنم این گونه باور بیشتر

گنبدت ضرب المثل های مرا تغییر داد

هرکه بامش بیش برفش، نه! کبوتر بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است

این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یکسان ترند از هرکجا

این حرم دیگر ندارد حرفِ کمتر، بیشتر

از غلامان شما هم می شود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا، روز محشر بیشتر

ای که راه انداختی امروز و فردای مرا

چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر

بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی

جان زهرا، چون شنیدم که به مادر بیشتر

دوستت دارم نمی دانم که باور می کنی

راست می گویم به والله از ابوذر بیشتر

حسین رستمی


منبع: http://asrenevisande.blog.ir

۲ نظر
سید محمد حسینی یزدی