جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گناه» ثبت شده است

آرامش واقعی 8

شب هشتم محرم - مسجد الزهرا علیها سلام تربت جام


از جمله موانعی که باعث می شود آرامش ما از بین برود، "گناه" است.

گناه تأثیر عبادت ها و بندگی های ما را از بین می برد. و باعث می شود در زندگی به آرامشی که قرار بوده است با ذکر خدا به آن برسیم ، نرسیم.

گناه دو تأثیر دارد: تأثیر معنوی - تأثیر خارجی و دنیایی

مثلاً اگر کسی توی گوش کسی می زند، یک گناه کرده است که ظلم کرده است. و یک گناهش به خاطر این است که صورت فرد را قرمز کرده است.

و آنچه که خدای متعال می بخشد، تأثیر معنوی است. تأثیر خارجی چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاق خواهد افتاد.

به چند مورد از گناهان و خطاهایی که بسیار تأثیر گزار هستند فقط به عنوان نمونه اشاره می کنم:

- بی احترامی به پدر و مادر

- خوردن مال دیگران (مخصوصا مال یتیم)

- دروغ

- غیبت

- و ...

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

آیا خدایی که عذاب می کند را می توان دوست داشت؟!

عذاب

آیا خدایی که عذاب می کند را می توان دوست داشت؟

 

چندی پیش یک سخنرانی را شنیدم که خطیب آن این طور صحبت می کرد که "ما چه خدایی را معرفی می کنیم؟! خانمی که حجابش کامل نیست را خدا چه می کند؟ از موهایش آویزان می کند! وقتی تشنه بشود خدا به او زقوم می نوشاند که روده و معده او هضم می شود... آیا این خدا را می توان دوست داشت." و ...

 

این حرف ها جذابیت خوبی برای مخاطب دارد. اما ایا حرف صحیحی است؟!

خدا عذاب می کند؟ بله. 

من سوالی دارم؟ اگر خدا همه را به بهشت ببرد خوب است؟!

مگر می شود که همه به بهشت بروند؟!

سوال دیگر: 

مگر بهشت و جهنم چیزی غیر از عمل خودمان است؟ اگر به خاطر خطای خودم مواخذه شدم اجازه اعتراض دارم؟

 ...

من عاشق خدایی هستم که عذاب می کند. عاشق خدایی هستم که دشمن اهل بیت را عذاب می کند به بدترین عذاب ها. 

عاشق خدایی هستم که وقتی کسی دراین دنیا زبان درازی می کند همین زبان روز قیامت داغ می شود. 

من عاشق خدایی هستم که وقتی کسی از منصبش سوء استفاده می کند از پولش ، مقامش، اعتبارش و ... سوء استفاده می کند روز قیامت به بدترین عذاب ها دچار می شود. 

چرا نمی شود این خدا را دوست داشت؟ خوب هم می شود. من که عاشق این خدا هستم. خوب که نگاه می کنم اگر این عذاب ها نبود به "عدالت" خدا شک می کردم. شاید اصلاً او را به خدایی قبول نمی کردم!

۱ نظر
سید محمد حسینی یزدی