جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حرف زدن» ثبت شده است

کاش حرف زدن سخت بود

خیلی وقت ها خیلی حرف ها را می زنیم. 

توکل - صداقت - صبر - مردانگی - گذشت - بخشش - مهربانی - تغافل ووو

همه ی اینها کلماتی است که اگر در یک مجلس مهمانی باشد و سر بحث باز بشود، همه مان علامه دهر می شویم و نصیحت هایی می کنیم که گوش فلک را کر می کند. 

اما واقعیت این است که وقتی نوبت به خودمان می رسد، وقتی خودمان در «لحظه» باید به یکی از این نصیحت های خودمان عمل کنیم، هزاران هزار توجیه می آید. 

خودمانی اش این است که « از حرف تا عمل راه زیادی است» 

به این راحتی ها نیست آخر!

سخت است در اوج گرفتاری و مشکل ، از ته دل بگویی، «خدا خودش درست می کند!»

نمی شود ببینی همه با دروغ گفتن به ظاهر پیشرفت می کنند و من همچنان با صداقت برخورد کنم.

خیلی زجر آور است که ببینی نزدیک ترین فرد به تو با کله شقی و لجبازی خودش را تباه می کند و فقط باید صبر کنی تا خودش به نتیجه صحیح برسد.

و ...

کاش حداقل حرف زدن هم مثل عمل کردن، کار سختی بود!

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

حرف من...

چرا همیشه فکر می کنیم درست ترین حرف عالم، حرف من هست؟! 

و هیچ کس حرف من رو نمی فهمه!

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

حرفی برای نگفتن

گاهی وقتها
خوبه حرفهایی داشته باشیم
برای نگفتن...

۲ نظر
سید محمد حسینی یزدی

پرحرفی = جهنم

سکوت

امیر المومنین حضرت علی علیه السلام می فرمایند: "کسی که زیاد صحبت می کند ... داخل آتش می شود"

این جمله حضرت یعنی چه؟ مگر زیاد صحبت کردن چه اشکالی دارد؟ اصلاً مگر زیاد صحبت کردن گناه است؟؟

کلام حضرت این است:

"مَنْ کَثُرَ کَلَامُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ کَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَیَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّار / حکمت 349

و هر که پرگویی کند خطاء و اشتباه بسیار کند (چون در گفتار اندیشه بکار نبرد) و هر که خطاء بسیار کند شرمش کم شود (چون کار زشت پیشه او میشود) و هر که شرمش کم شود پرهیزکارى و دورى از گناهش کم گردد (چون بى‏شرم از انجام هر کار ناشایسته باک ندارد) و هر که پرهیزکاریش کم شود دلش مى‏میرد (از رحمت خدا دور گردد، زیرا زنده دل بودن بسته بپرهیز از گناه است) و هر که دلش بمیرد داخل آتش شود (چون بهشت جاوید و رحمت خدا براى دل مرده نیست) " / ترجمه فیض الاسلام

--------------------

چرا بعضی وقتها فکر می کنیم که باید حتما حرف بزنیم. به قول خودمون "اگر حرف نزنی می گن لالی؟!"

۵ نظر
سید محمد حسینی یزدی

حرف زدن از روی تخصص

یک از انتقاد های من به خیلی از افراد (شاید هم خودم) این است که چه اصراری هست که حتما در همه موضوعات نظر بدهیم؟

اصلا چرا باید حرفی برای زدن داشته باشیم.

اگر ساکت باشیم چه می شود؟

در مورد بیماری و طبابت حرف می شود، همه دکترند

در مورد مسائل سیاسی ، همه سیاست مدارند

در مورد مسائل خانوادگی و مشاوره خانواده، همه مشاور خانواده هستند.

در مورد مسائل شرعی و احکام شرعی، همه مرجع تقلیدند

و ...

چرا "من نمی دانم" را بلد نیستیم.

چرا حرف را عوض نمی کنیم.

والا به خدا کسی ناراحت نمی شود. از همان که بلدیم سخن بگوییم. هم خدا راضی خواهد بود هم خلق خدا.

اینکه از ندانسته ها حرف بزنیم، بهترین بهانه است برای ، خدایی ناکرده، دروغ ها و غیبت و تهمت ها و ...

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی