جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

سلام خوش آمدید

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

بیا که بر سر آنم که پیشِ پای تو میرم
ازین چه خوش ترم ای جان که من برای تو میرم

ز دستِ هجرِ تو جان می برم به حسرتِ روزی
که تو ز راه بیایی و من به پای تو میرم

بسوخت مردمِ بیگانه را به حالتِ من دل
چنین که پیشِ دلِ دیرآشنای تو میرم

ز پا فتادم و در سر هوای روی تو دارم
مرا بکشتی و من دست بر دعای تو میرم

بکن هر آنچه توانی جفا به سایه بی دل
مرا ز عشقِ تو این بس که در وفای تو میرم

شعر: هوشنگ ابتهاج (سایه)

  • سید محمد حسینی یزدی
یادمون میره که ما هم ...
اونقدر درگیر دنیا شدیم که یادمون رفته.
اون قدر عادی شده که وقتی میریم مجلس ترحیم یک نفر، فوری بلند میشیم و از صاحب عزا عذر خواهی می کنیم که : «ببخشید عجله دارم...»
و خیلی جالبه بدونیم که حتی ما هم خواهیم مرد.
ما نخواهیم بود و این زمین خواهد بود.
ما نخواهیم بود و این کوچه و خیابان خواهند بود.
حتی اون ساختمان نیمه کاره ! او تمام خواهد شد و چه بسا من نباشم!
حتی من...
  • سید محمد حسینی یزدی

سلام.
این وبلاگ را ساختم برای اینکه اول از همه تذکری باشد برای خودم. و البته اگر شد سوزنی هم به دیگران بزنیم. که "ان الذکری تنفع المومنین"
ان شاء الله

پیام های کوتاه
آخرین نظرات