جــــــوالــــــــدوز

.:: باید یک "سوزن" به دیگران زد و یک "جوالدوز" به خودمون ::.

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیش طلبگی» ثبت شده است

خلاصه سخنرانی 7-12-95

خلاصه سخنرانی - ایام فاطمیه - 7-12-95 - شهر جنگل (تربت حیدریه)

.

بسم الله الرحمن الرحیم

هر انسانی در زندگی به دنبال موفقیت هست. 

کسی خودش را موفق می داند که به اهدافش رسیده باشد.

پس موفقیت ، با رسیدن یا نرسیدن به اهداف ، تعریف می شود. 

سوال: 

هدف هایمان را با چه مبنایی تعریف کرده ایم؟ 

هدف من از کار کردن چیست؟

هدف من از ازدواج چیست؟

هدف من از تفریح چیست؟

هدف من از تحصیل چیست؟

هدف من از تحمل سختی های خواسته و ناخواسته در زندگی چیست؟

پایه های هر هدفی، ریشه اش در افکار و اعتقادات ماست. هر کسی هم خواسته یا ناخواسته اعتقاداتی دارد. 

قرآن به اعتقادات افراد می گوید «دین». هر کسی، دینی دارد. «لکم دینکم، و لی دین» (کافرون 6)

ما مسلمان هستیم. آیا اعتقادات و افکار ما نیز اسلامی است؟

اسلام اصول و فروعی دارد.

اصول دین 

- توحید    - عدل

- نبوت   - امامت

- معاد

بحث امشب: تلنگری بر توحیدی که ما به آن اعتقاد داریم!

ما چه خدایی را قبول داریم؟

خدایی که ما به او اعتقاد داریم آیا «قادر» هست؟ آیا «حکیم» هست؟ آیا «عالم» هست؟ آیا «غنی» هست؟ آیا ...

اگر به این ها اعتقاد داریم ، آیا نشانی از اینها در زندگی ما وجود دارد یا خیر؟

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

به مناسبت دومین سال نبودنت!

رضا داودی

هیچکس توی کتابخانه نبود، من هم بلند شدم. کتاب و قلمم را برداشتم که جای دیگری مطالعه کنم. صدای برش کاری و جوش کاری و نصب لوله های شوفاژ اجازه مطالعه و تمرکز نمی داد.

از سالن شماره 2 که رد می شدم دیدم رضا نشسته و عمیق درس می خواند. کنارش ایستادم. به سر خط که رسید روی شانه اش زدم که «پاشو بریم بیرون، اینجا چه طوری درس می خونی!» و با دست به لوله کشی شوفاژ و دستگاه فِرِز اشاره کردم. یکی از همان لبخندهای مخصوص به خودش را زد و گفت: «می خوام تمرین کنم ببینم می تونم توی سر و صدا درس بخونم. همیشه کتابخونه نیست. باید بتونیم هر جایی درس بخونیم»

من رفتم. هیچکس توی کتابخانه نبود و رضا تنها توی کتابخانه همه مطالعات درسی اش را انجام داد.

***

پی نوشت:

رضا داودی، طلبه جهادگر و نابغه مشهدی در محرم الحرام  دو سال پیش (1392) در زهک زاهدان و در ایام تبلیغ طی حادثه ی گاز گرفتگی (علی ما نُقِل) دعوت حق را لبیک گفت و ما را تنها گذاشت. 

رضا دوست و طلبه ای واقعی بود. حدود شش سال رفاقت و مباحثه و زندگی با او حسابی مرا به او دلبسته کرده بود و الان که این متن را می نویسم به شدت دلتنگ اویم. خدا همه مومنین و مومنات را رحمت کند.

یادش گرامی

چهت مشاهده مستند سفیر به ادامه مطلب بروید:

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

تغییر ارزشها و ضد ارزش ها 2

زمانی که در جامعه ارزش ها و ضد ارزش ها جایشان را به هم دیگر می دهند، حرکت جامعه نزولی خواهد شد. 

پیامبر اکرم ارزش ها را زنده کردند. ارزش های از دست رفته فراموش شده بازیابی شدند.

یکی از ارزش های اسلامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، توحید محوری بود.

در دوران جاهلیت توحید فراموش شده بود. شرک همه جا را فراگرفته بود. 

در جامعه امروز هم شرک و شریک زیاد شده است. خدای متعال را به عنوان خدا قبول نداریم. بعضی وقت ها نوع گلایه کردن ها و صحبت کردن ها و حتی اعمال و رفتارمان نشان می دهد که گویا واقعاً خدایی را قبول نداریم. اگر خودمان برای خودمان کاری بکنیم ، کرده ایم. و الا خدا برای ما کاری نخواهد کرد. 

این نوع فکر همان شرکی است که قبل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وجود داشت که خدا را سبب کار ها نمی دانستند.

می گفتند هر پدیده ای خدایی دارد. خدای باد، خدای آفتاب، خدای روز، خدای شب، خدای باران، خدای گرما، خدای سرما و ...

۱ نظر
سید محمد حسینی یزدی

تغییر ارزشها و ضد ارزشها - سخنرانی شب اول محرم

یا حسین

دهه اول محرم 1394 - مسجد امام رضا علیه السلام - خیابان آبکوه مشهد 

فیش1: ارزش ها و ضد ارزش ها - مقدمه


موضوع صحبت این ده شب ان شاء الله «تغییر ارزشها و ضد ارزش ها» است. 

خلاصه بحث:

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

هم اهل الفضائل

روزه واجب شد ، شاید که ما با روزه گرفتنمان متقی بشویم. جزء متقین بشویم. ( ر. ک : بقره - 183)

***

خطبه 193 نهج البلاغه معروف است به خطبه متقین. یک جمله همان اول خطبه است که حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: «فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِل. متقین در دنیا اهل فضیلت ها هستند.»

کلمه ای که باید به آن توجه کنیم، کلمه «اهل» است. 

۱ نظر
سید محمد حسینی یزدی

«عبد» شدن، اول راه است یا آخر راه؟

منبر شب 21 ماه رمضان 1394 - مقام «عبد» ، ابتدای راه است.

---------------------------------------------------------------------------------------

حرف بر سر این است که من «عبد» باشم. «بنده» باشم. اگر به این مقام رسیدم بهشتی خواهم بود. 

به اینجا که رسیدم تمام است؟ 

نه!

تازه اول راه است. «عبد» معمولی فایده ای ندارد. کم است. «عبد» داریم تا «عبد» باید به مقامات بالا و درجات بالا رسید. عبد متقی، عبد صالح باید شد. 

باید بتوانم از بندگان «خالص» بشوم. 

هر عبدی لیاقت ندارد که «عند ملیک مقتدر» جای بگیرد. که «إِنَّ المُْتَّقِینَ فىِ جَنَّاتٍ وَ نهََرٍ(54) فىِ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرِ (55)»

۱ نظر
سید محمد حسینی یزدی

لم نجد له عزماً

یک درد دل:

یکی از فکرهای من همیشه این بوده که چرا ما این قدر قدم های بلند رو آرزو می کنیم آما حرکت نمی کنیم؟ آن قدم چرا اتفاق نمی افتد؟چرا گامی برداشته نمی شود؟

یکی از مهم ترین مشکلات، عدم دغدغه است. فقط حرف می زنیم، اتفاقاً کسی که خیلی تشنه باشد، حرف از آب نمی زند، تشنگی او را بلند می کند و به سمت لیوان آب می برد.

کسی که دغدغه «رشد» دارد، کسی دغدغه «کمال» دارد، کسی دغدغه «حرکت» دارد، حرف نمی زند، حرکت می کند، اگر هم حرف می زند، کوتاه و مختصر...

باید دغدغه داشت. باید حرکت کرد. باید خواست. باید تلاش کرد. باید بلند شد. باید رفت...

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

اولین گام رشد

خیلی از ما ها دوست داریم که بهتر بشویم. رشد کنیم. اما...

۲ نظر
سید محمد حسینی یزدی

این عمار؟؛... ویژگی عماریون

امیر مومنان حضرت علی علیه السلام در خطبه 182 می فرمایند:

این عمار...

ویژگی عمار و امثال عمار چه بود که امیر المومنین در فراق آنها گریه می کند؟

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی

بصیرت؛ قبل از فتنه

کسی که دنبال بصیرت است، باید قبل از فتنه آمادگی کسب کند.

کسی که می خواهد مسافرت برود، قبل از شروع مسافرت ماشینش را بررسی می کند که نقص نداشته باشد. قطعاً کسی که قبل از سفر بررسی نکند، بین راه با کوچکترین مشکلی متوقف خواهد شد.

قبل از فتنه باید دنبال بصیرت بود.

۰ نظر
سید محمد حسینی یزدی